یه روز وقتی به گل نیلوفر نگاه می کردم ترس تموم وجودمو برداشت که شاید منم یه روزمثل گل نیلوفر تنها بشم. سریع از کنار مرداب دور شدم. حالا وقتی که میبینم خودم مرداب شدم دنبال یه گل نیلوفر می گردم که از تنهایی نمیرم و حالا می فهمم گل نیلوفر مغرور نیست اون خودشو وقف مرداب کرده
ای نیلوفر زیبای من وقتی که در شاخ شاخ نگاهم پرنده های غریب اشک لانه کردند موقعی که بهار صبح کوفته و کوبیده سر به درگاه خاکین قلبم سائید انگاه بود که در خود احساس یاس و نا امیدی داشتم در تجسس مونسی بودم که ناگهان نسیمی وزید و پرده های پنجرهی قلبم را کنار زد و عطر آیین عشق را به خاکروبه های دیواره قلبم رساند. آنگاه بود که تو آمدی و مرا از کسالت رهائی دادی .پس ای عشق ای غریبه امروز با صبر و متانت به تو میفهمانم که... دوستت دارم.
*******************
آری عاشقم یک عاشق چشم به راه عاشقی که مدتهاست در غم انتظار نشسته است درآتش فاصله ها سوخته است در گلدان طاغچه تنهایی ها شکسته است و همانی که تمام درهای دلتنگی ها بر روی او بسته است آری من همانم که به او می گویند دیوانه به او می گویندآواره من همانم که لحظه هایم را به یاد عشق می گذرانم با یاد او اشک می ریزم و در کوچه دلتنگی ها نام مقدس او را فریاد می زنم فریاد می زنم تا تمام پنجره های خاموش با فریاد من روشن
******************
همیشه فکر می کردم اگه یه روز نباشی می میرم ....... اما من نمردم من داغون شدم ........ خیلی دلم می خواد بگم فراموشت کردم ...... ولی واقعیت اینه که نمی تونم فراموشت کنم . خیلی دلم می خواد خوابتو ببینم ولی از وقتی که رفتی چشمام خیسه و خواب به چشمام نمیاد . یادته اشکامو پاک می کردی ؟؟؟؟؟؟؟ می خوام بخوابم خوابتو ببینم .........اشکامو پاک می کنی ؟؟؟؟؟؟
*******************
یک شب از آبی چشمان تو باران بارید آسمان دل من اشک فراوان بارید نظم باران نگاه تو پس از یک رویا رفت و آشفته ترین برف زمستان بارید من نشستم که تو در خاطره ام بنشینی و نشستی تو و یک ابر گلستان بارید آسمان دل من صاف تر از آینه است با نگاه تو هم از آینه باران بارید یک شب از دفتر چشمان تو خواهم پرسید.